وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السّلَامُ فِي الرّضَا إِذَا نَظَرَ إِلَى أَصْحَابِ الدّنْيَا
الْحَمْدُ لِلّهِ رِضًى بِحُكْمِ اللّهِ، شَهِدْتُ أَنّ اللّهَ قَسَمَ مَعَايِشَ عِبَادِهِ بِالْعَدْلِ، وَ أَخَذَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ بِالْفَضْلِ
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَفْتِنّي بِمَا أَعْطَيْتَهُمْ، وَ لَا تَفْتِنْهُمْ بِمَا مَنَعْتَنِي فَأَحْسُدَ خَلْقَكَ، وَ أَغْمَطَ حُكْمَكَ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ طَيّبْ بِقَضَائِكَ نَفْسِي، وَ وَسّعْ بِمَوَاقِعِ حُكْمِكَ صَدْرِي، وَ هَبْ لِيَ الثّقَةَ لِأُقِرّ مَعَهَا بِأَنّ قَضَاءَكَ لَمْ يَجْرِ إِلّا بِالْخِيَرَةِ، وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيّاكَ عَلَى مَا خَوّلْتَنِي
وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أَظُنّ بِذِي عَدَمٍ خَسَاسَةً، أَوْ أَظُنّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا، فَإِنّ الشّرِيفَ مَنْ شَرّفَتْهُ طَاعَتُكَ، وَ الْعَزِيزَ مَنْ أَعَزّتْهُ عِبَادَتُكَ
فَصَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَتّعْنَا بِثَرْوَةٍ لَا تَنْفَدُ، وَ أَيّدْنَا بِعِزٍّ لَا يُفْقَدُ، وَ اسْرَحْنَا فِي مُلْكِ الْأَبَدِ، إِنّكَ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصّمَدُ، الّذِي لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً أَحَدٌ.
دعاي آنحضرت در رضا به قضاي حق
سپاس خدا را است براي رضا و خشنودي به قضا و قدر خدا ( در آنچه خواسته ) گواهي مي دهم كه خدا معيشتها و چيزهايي كه زندگي بندگانش به آنها وابسته است و به عدل درستي ( بي افراط و تفريط ) قسمت نموده ( هر كه را به فراخور او روزي داده ، اشاره به فرمايش خداي تعالي " سوره 43 ، آيه 32 " : نحن قسمنا بينهم معيشتهم في الحيوة الدنيا يعني ما معيشت ايشان را در زندگاني دنيا ميانشان تقسيم كرده ايم . در حديث قدسي است : و برخي از بندگان من كسي است كه جز فقر و بي چيزي صلاح او نيست ، اگر او را غني و توانگر كنم توانگري تباهش مي سازد ، و برخي از بندگانم كسي است كه جز توانگري صلاح او نمي باشد ، اگر او را فقير نمايم فقر تباهش گرداند . بنابراين توانگر كردن كسي را كه جز بي چيزي صلاح نيست افراط و بي چيز نمودن آن را كه جز توانگري صلاح نمي باشد تفريط خواهد بود ، و عدل آن است كه اصلاح هر يك از آنها به آن باشد ) و با همه آفريدگانش با فضل و احسان ( برايشان ) رفتار نموده بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را بر اثر آنچه ( دارايي كه ) به ايشان ( ثروتمندان ) داده اي پريشان مگردان كه بر آفريدگانت رشگ برده و قضا و قدر تو را خوار شمارم ، و آنان را بر اثر آنچه ( كالاي دنيا كه ) از من بازداشته اي گرفتار مكن ( به اينكه كبر و سرفرازي نموده من را پست بينند و از اين راه گناهكار شوند ) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و من را به قضا و قدر خود دلخوش گردان ، و سينه ام را در چيزهايي كه مقدر نموده اي فراخ كن ( من را از آنها شاد و خشنود فرما ) و اعتماد و تكيه گاهي به من ببخش تا با آن اقرار كنم كه قضا و قدر تو جز به نيكي روان نگشته ، و شكر و سپاس من را براي خود بر آنچه از من بازداشته اي از شكرم تو را بر آنچه به من بخشيده اي كاملتر قرار ده ( زير آنچه كه از او بازداشته صلاحش در آن بوده و اگر بازنمي داشت به او زيان رسيده و تباه مي گشت ، چنان كه در حديث قدسي بيان شد ، و دفع ضرر و زيان مهمتر از جلب نفع و سود است ، بنابراين لازم است كه شكر بر مهمتر كاملتر باشد ) و من را نگهدار از اين كه به فقيري ، پستي و به صاحب ثروتي ، برتري گمان برم ، زيرا شريف و بزرگوار كسي است كه طاعت و پيروي تو او را شريف گردانيده ، عزيز و گرامي كسي است كه عبادت و بندگيت او را عزيز نموده است پس بر محمد و آل او درود فرست ، و به ما ببخش ثروت و دارايي ( احسان و نيكيت ) را كه فاني و نيست نمي گردد ، و ما را به عزت و بزرگي كه از دست نمي رود ( توفيق عبادت و بندگي ) تأييد و كمك فرما ، و در پادشاهي جاودان ( بهشت ) روانه ساز ، زيرا تو يگانه يكتاي هميشه اي كه فرزند نداري و فرزند كسي نمي باشي و هيچكس مانند و همتاي تو نبوده است .